...و سمپاد بر وزن غمباد اندر لغت، سازمانی را گویند که کارش همانا کفالت مدارس تیزهوشان است.اما اندر این بحث که این کلمه مخفف چه عبارتی است عقاید متفاوت است.

زمره ای آنرا مخفف عبارت سازمان ملی پرورش انسان های دیوانه دانند و حجّت ایشان حال و روز فارغان این مدارس است.

آمار نشان همی دهد که میزان داغ نمودن پشت دست و گزیدن لب در میان فارغان این مدارس چنان است که حال و روزشان را بدتر از فارغان از  وضع حمل نموده است.

گروهی دیگر کتابت آن با صاد کرده و در وجه تسمیه ی آن نوشته اند:

صمپاد همانا مخفف عبارت صید مال و پول و اسکناس و دلار است.علت این گفته ی خویش را آن گویند که همان در این مدارس چنان شهریه هایی گیرند که آدمی به یاد سرقت دیوانیان از خزانه می افتد.کسانی که بهر ثبت نام قدم به این مدارس -یا بهتر بگوییم بانکها- می گذارند از کرده ی خویش پشیمان گشته و دربه در پی مدارس غیر انتفاعی می گردند. چنان که شاعر می فرماید:

کس به امّید تخفیف وارد سمپاد نشود                           که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس

خواجه لطیف ویلان الدوله در رساله ی حدودالسمپاد من المدرس‍ه الی البانک آورده است:

هر آنکه را که در آزمون ورودی این مدارس قبول گشت شایان است که خورد را برای هفت خان سمپاد(یا صمپاد) مهیا سازد که همانا خان اول شهریه ی آن است.همچون اژدهای شاهنامه که در بیداری رستم به تاریکی اندرون می شد و در خوابش بیرون می جست در آن دم که ثبت نام کننده به مدرسه رود مدیران و معاونان همت بلند می دارند و او را سر و ته می کنند و هنگام خروجش ندای آیا دانش آموز مستعدی هست که یاری اش کنیم   سر می دهند؛که گفته اند:

تا چند کشی نعره که آن پول های ما کو؟                   گوش شنوا کو؟

کو آن که دهد گوش به حرف شماها؟کو؟                    گوش شنواکو؟

پرسید یکی تخفیف شهریه کجا رفت؟                        گفتم به هوا رفت!

کو آن که حمایت  بکند از ضعفا؟کو؟                            گوش شنوا کو؟

هر که یارست که از این خان به سلامت گذرد شایسته است پیش خواجه ی ما رود تا خان های بعدی او را آشکار گردد...

منتها هر که یارست...

 نوشته شده توسط ح.ن.فتنه انگیز در سه شنبه 85/6/28 و ساعت 11:29 صبح | نظرات دیگران()